هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و تأثیرات عمیق آن بر شاعر سخن میگوید. شاعر از عشق به عنوان نیرویی الهی یاد میکند که جهانبینی او را دگرگون کرده و به او قدرت معنوی بخشیده است. همچنین، اشارههایی به مفاهیم عرفانی مانند فقر، سلطنت معنوی، و تجلیهای الهی دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۲۲
بعشق خویش مرا خوی داد دلبر من
دمی نشد که گذارد دل مرا بر من
بسینه ام ز غمش رازهاست بیحد و هست
هزار نکته زهر راز او بخاطر من
مرا چکار بخورشید حشر منتظران
که آفتاب شهودست سایه سر من
نشد شبی که نشد چشم من ستاره شمار
بهر مهی و تجلی نکرد اختر من
کنون ز عشق تو بس آفتاب و ماه دمید
ز آسمان دل ای آفتاب انور من
تسلطیست مرا بر سر تمام ملوک
که خاک میکده عشق تست افسر من
مرا بسلطنت فقر راه داد و نمود
ممالک ملک ملک را مسخر من
نبود اگر غم عشقت تجلی ملکوت
نداد صیقل آئینه مکدر من
که بود ساقی و این باده ئی که داد چه بود
چه شعله بود که در هم شکست ساغر من
مگر تجلی طورست عشق یار بدل
که پاره پاره شد از هم چو کوه پیکر من
چه دیر بود که از کعبه تافت تا سر خویش
بپای راهب او سود جان کافر من
بهشت من دل و رضوان من تجلی دوست
زلال جاریه اشعار روح پرور من
بجوی جان و دل و مزرع مراد صفا
چه آبها که روان کرد دیده تر من
دمی نشد که گذارد دل مرا بر من
بسینه ام ز غمش رازهاست بیحد و هست
هزار نکته زهر راز او بخاطر من
مرا چکار بخورشید حشر منتظران
که آفتاب شهودست سایه سر من
نشد شبی که نشد چشم من ستاره شمار
بهر مهی و تجلی نکرد اختر من
کنون ز عشق تو بس آفتاب و ماه دمید
ز آسمان دل ای آفتاب انور من
تسلطیست مرا بر سر تمام ملوک
که خاک میکده عشق تست افسر من
مرا بسلطنت فقر راه داد و نمود
ممالک ملک ملک را مسخر من
نبود اگر غم عشقت تجلی ملکوت
نداد صیقل آئینه مکدر من
که بود ساقی و این باده ئی که داد چه بود
چه شعله بود که در هم شکست ساغر من
مگر تجلی طورست عشق یار بدل
که پاره پاره شد از هم چو کوه پیکر من
چه دیر بود که از کعبه تافت تا سر خویش
بپای راهب او سود جان کافر من
بهشت من دل و رضوان من تجلی دوست
زلال جاریه اشعار روح پرور من
بجوی جان و دل و مزرع مراد صفا
چه آبها که روان کرد دیده تر من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.