هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و تأثیرات آن بر زندگی خود سخن می‌گوید. او از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که می‌تواند هم زندگی‌بخش باشد و هم ویران‌کننده. شاعر از عشقی سخن می‌گوید که گاه با لطف و گاه با قهر همراه است و می‌تواند دل‌ها را برباید یا جان‌ها را بگیرد. او همچنین به تأثیرات روانی و عاطفی عشق اشاره می‌کند و از اینکه عشق می‌تواند حتی خیال فرد را نیز تحت تأثیر قرار دهد، سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و تأثیرات آن بر زندگی نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل ۲۰۸

مرا به عاقبت این شوخ سیمتن بکشد
چو شمع سوخته روزی در انجمن بکشد

به لطف اگر بخرامد هزار دل ببرد
به قهر اگر بستیزد هزار تن بکشد

اگر خود آب حیاتست در دهان و لبش
مرا عجب نبود کان لب و دهن بکشد

گر ایستاد حریفی اسیر عشق بماند
و گر گریخت خیالش به تاختن بکشد

مرا که قوت کاهی نه کی دهد زنهار
بلای عشق که فرهاد کوهکن بکشد

کسان عتاب کنندم که ترک عشق بگوی
به نقد اگر نکشد عشقم این سخن بکشد

به شرع عابد اوثان اگر بباید کشت
مرا چه حاجت کشتن که خود وثن بکشد

به دوستی گله کردم ز چشم شوخش گفت
عجب نباشد اگر مست تیغ زن بکشد

به یک نفس که برآمیخت یار با اغیار
بسی نماند که غیرت وجود من بکشد

به خنده گفت که من شمع جمعم ای سعدی
مرا از آن چه که پروانه خویشتن بکشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۰۷
گوهر بعدی:غزل ۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.