هوش مصنوعی: جهانجوی شیرافکن به قلعهای آمد که با دیبای زر آراسته شده بود. مردم قلعه با شادی و موسیقی از او استقبال کردند. سپهدار قلعه از نیرنگهای جهانجوی بیخبر بود. پس از سه روز مهمانی، جهانجوی نیرنگ خود را آشکار کرد و قصد داشت سپهدار را به دام اندازد. بهزاد، یکی از همراهان، از این نقشه آگاه شد و به سپهدار خبر داد. سپهدار از این خیانت شگفتزده شد و بهزاد را ستود. سپس بهزاد نزد فرانک رفت و او نیز قصد انتقام از جهانجوی را داشت.
رده سنی: 15+ متن دارای موضوعات پیچیده مانند نیرنگ، خیانت، و انتقام است که ممکن است برای کودکان کم‌سن مناسب نباشد. همچنین، زبان و سبک نوشتار آن بیشتر مناسب نوجوانان و بزرگسالان است.

بخش ۱۲ - آگاه شدن شهریار از مکر و دستان شیرافکن گوید

جهانجوی شیرافکن آمد ز راه
بدیبا بیاراست آن قلعه گاه

بهشتی شد از بس که دیبای زر
بهر کوی و برزن کشیدند در

برافراز هر روزن از داد نای
زن و مرد آن قلعه بربط سرای

دم نای کر کرد گوش سپهر
به نظاره آمد در آن قلعه مهر

سپهدار آمد در ایوان او
نبد آگه از مکر و دستان او

سه روز اندرون قلعه مهمان شدند
ز می خرم و شاد و خندان شدند

ولیکن نبد آگه آن نامجوی
که دام اوفکند است مهمان اوی

کش آرد بدام و به بند آورد
سر نامور در کمند آورد

ز دانا شنیدم من این داستان
که میگفت از گفته راستان

که هرکس که چه در سر ره کند
رهش را زمان سوی آن چه کند

ز گردان دو صد مرد جنگی گزید
بدیشان به پیمان سخن گسترید

چنین است پیمان که در جشن گاه
چه فردا نشیند سپهبد بگاه

چه سرگرم گردد هم آنکه ز می
زنم دست بردست گویم که هی

سران سربسر حمله آور شوید
یکایک بر این دلاور شوید

ز بالای تختش بزیر آورید
بخم کمندش بزیر آورید

ز فکرش چه بهزاد آگاه شد
دلش تیره زان کار بدخواه شد

بدل گفت این کای سزای منست
که این کپسوان در سرای منست

نباشد سزاوار زه دار و گیر
که دام افکنم در ره نره شیر

همان به کزین کارش آگه کنم
و زو دست بدخواه کوته کنم

بشد زود و این با سپهبد بگفت
سپهبد چو بشنید ماندش شگفت

چنین داد پاسخ بدان نامدار
که کردی نهان بدان آشکار

ترا باد سرسبز و فرخنده بخت
بود روشن از روی تو تاج و تخت

بشد تا به نزد فرانک چو باد
بدان ماه رخ کرد آن نیز یاد

فرانک بدو گفت ای نام دار
برآریم فردا از ایشان دمار

نگفتم که بیرون میارش ز بند
همان تا بماند بخم کمند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۱ - رزم شهریار بافرانک و اظهار عاشقی فرانک گوید
گوهر بعدی:بخش ۱۳ - رفتن شهریار بشکار و کشتن شیرافکن را گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.