هوش مصنوعی: در این متن، نبردی حماسی بین دو جنگجو توصیف شده است. یکی از آنها (بدو) با فریادهای تهدیدآمیز به دیگری (زنگی دیوچهر) حمله می‌کند و با گرز خود ضربه‌ای مهلک به سر او می‌زند که باعث مرگش می‌شود. پس از کشته شدن زنگی، هیتال (احتمالاً یکی از همراهان یا رهبران) متوجه مرگ او می‌شود و از غم و خشم، خون می‌گرید و سرش را می‌گیرد. متن با اشاره به تغییر بخت و پایان نبرد به پایان می‌رسد.
رده سنی: 15+ این متن دارای صحنه‌های خشونت‌آمیز و توصیفات جنگ است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، استفاده از زبان کهن و ادبیات حماسی نیاز به درک بالاتری دارد که معمولاً از نوجوانی به بعد توسعه می‌یابد.

بخش ۳۰ - کشته شدن بلال بدست نسناس زنگی گوید

بدو گفت کای زنگی دیو چهر
بگیری زمن دستبردی بدهر

چنانت ز میدان فرستم بدر
که بر تو بگریند مام و پدر

بگفت این و برداشت گرز کشن
بغرید ماننده اهرمن

بزد بر سر گرد نسناس تیز
مر آن گرز کین همچو الماس تیز

فتاد از بر فیل بر خاک خوار
به یک گرز برگشت از کارزار

چو هیتال دید آن رقیب سپاه
که شد کشته بلال در رزمگاه

ز سر شهپر خسروی برگرفت
ببارید خون دست بر سر گرفت

چو برگشت بخت از من خاکسار
چو شد کشته بلال خنجر گزار
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۹ - رفتن نسناس زنگی به رزم او گوید
گوهر بعدی:بخش ۳۱ - پیدا شدن نقاب دار زرد پوش و رزم او با نسناس گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.