هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان شاعری بیان می‌شود که درون خود احساسات و عواطف شدیدی را تجربه می‌کند. او از عشق، درد، رنج و شادی سخن می‌گوید و به مفاهیمی مانند آشنایی، فتنه، پادشاهی و گدایی اشاره می‌کند. شاعر از آتشی درون خود سخن می‌گوید که وجودش را می‌سوزاند و از حالتی غرق‌گونه در عشق و احساسات یاد می‌کند. او همچنین به مفاهیم اخلاقی و اجتماعی مانند نعمت، خلعت و رضایت اشاره می‌کند و از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که بر همه چیز غلبه دارد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فتنه، درد و رنج نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری دارند تا به درستی درک شوند.

غزل ۲۳۵

بلبلی بی‌دل نوایی می‌زند
بادپیمایی هوایی می‌زند

کس نمی‌بینم ز بیرون سرای
و اندرونم مرحبایی می‌زند

آتشی دارم که می‌سوزد وجود
چون بر او باد صبایی می‌زند

گر چه دریا را نمی‌بیند کنار
غرقه حالی دست و پایی می‌زند

فتنه‌ای بر بام باشد تا یکی
سر به دیوار سرایی می‌زند

آشنایان را جراحت مرهمست
زان که شمشیر آشنایی می‌زند

حیف باشد دست او در خون من
پادشاهی با گدایی می‌زند

بنده‌ام گر بی گناهی می‌کشد
راضیم گر بی خطایی می‌زند

شکر نعمت می‌کنم گر خلعتی
می‌فرستد یا قفایی می‌زند

ناپسندیده‌ست پیش اهل رای
هر که بعد از عشق رایی می‌زند

محتسب گو چنگ میخواران بسوز
مطرب ما خوش به تایی می‌زند

دود از آتش می‌رود خون از قتیل
سعدی این دم هم ز جایی می‌زند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۳۴
گوهر بعدی:غزل ۲۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.