۲۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹ - در منقبت شاه اولیا و سلطان اوصیا علیه السلام

مرغ دل پر در هوای آشنایی می زند
فرصتش بادا که پر در خوش هوایی می زند

گوش و دل بگشا و بشنو نغمه ی جان بخش نی
کین شکر لب دم زلعل دل ربایی می زند

این نواهای مخالف را مدد از یک دم است
گرچه هر مطرب دم از دیگر نوایی می زند

عارفان دانند فرق، آواز خضر و غول را
ورنه در راه طلب آن هم صدایی می زند

پشت پا باید به عالم اسرار نیست
هرکه بینی در خور اندیشه رایی می زند

هیچ کس را آگهی از عالم اسرار نیست
هرکه بینی کاسه و با بوریایی می زند

همت درویش را نازم که کوس سلطنت
با سفالین کاسه و با بوریایی می زند

گر بداند لذت وارستگی سلطان قدم
در ره فقر و فنا با هر گدایی می زند

جبهه می ساید به درگاه شه مردان «محیط»
نقد قلب خویش را بر کیمیایی می زند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸ - مختوم به مدح مولای متقیان و امیرمؤمنان علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰ - در نیایش حضرت امیرالمؤمنین و امام المتقین علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.