۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۹ - در منقبت ولیّ خدا و وصیّ نبی، علیّ مرتضی علیه السلام

با غم هجر تو جانا، شادمانی چون کنم
چون سرآمد دور عمرم، زندگانی چون کنم

عاشقان را کامرانی باشد از دیدار یار
من که دور از یار گشتم، کامرانی چون کنم

موسی آسا یافتم ره تا به طور قرب دوست
آیدم چون عار از شاهی شبانی چون کنم

پاسبانی را نخستین شرط هوشیاری بود
من که با یاد تو مستم، پاسبانی چون کنم

گر کند جانان بهای بوسه جان، از من طلب
چون بود ارزان به جان دادن، گرانی چون کنم

بود از شهد لب نوشت مرا شیرین زبان
چون شدم دور از لبت، شیرین زبانی چون کنم

در خور دیدار جانان چون ندارم دیده ای
گر نسازم با جواب «لن ترانی» چون کنم

بد بلای ناگهانی هجر بی هنگام تو
عیش و راحت با بلای ناگهانی چون کنم

سال های چون از دل و جان با تو خو به گرفته ام
از در خویشم اگر روزی برانی چون کنم

گر شفیع من نباشد شافع عصیان علی
بعد رحلت با عذاب آن جهانی چون کنم

نکته دانان در بیان مدحتش چون الکنند
من که گنگم، عرض و شرح نکته دانی چون کنم

آسمان بر آستانش خاکساری می کند
من که از خاکم مدار آسمانی چون کنم

خاک درگاهش زآب زندگانی بهتر است
در بر آن خاک آب زندگانی چون کنم

گر نگیرد دست عفوش بار جرم از دوش من
حمل این بار گران با ناتوانی چون کنم

لطف عامش گر نگردد شامل حالم «محیط»
با گناه آشکارا و نهانی چون کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸ - در وفات شیخ الفقها حاج ملّا علی کنی می فرماید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۰ - و له عَلَیهِ الرَّحمَه ایضاً فی التّشبیب و التّحبیب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.