۲۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۳ - و له ایضاً الرَّحممَه

المنة الله که گرفتار کمندی
گشتیم و برستیم زهر قیدی و بندی

صد شکر که بخت خوش و اقبال بلندم
به نمود گرفتار سر زلف بلندی

شادم که به پای دل دیوانه نهادم
از سلسله ی زلف گره گیر تو بندی

جز خال به روی تو ندیدم که به ماند
از سوخته بر آتش سوزنده سپندی

بگشا به شکر خنده لب لعل و به بخشا
شوریده دلان را زکرم پسته و قندی

چون خاک شدم پست، مگر بر سرم از مهر
روزی فکند سایه ی قد سرو بلندی

یا شاه سواری زسر لطف و کرامت
روزی کندم پی، سپهر سم سمندی

در سایه الطاف علی، شاه ولایت
ایمن شده، رستیم زهر بیم و گزندی

در صومعه تا چند توان بود «محیطا»
برخیز و قدم زن به ره میکده چندی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲ - موشّح به نام نامی حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۴ - در مدح وزیر عدلیه غلامحسین خان غفاری
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.