۱۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۲ - موشّح و مختوم به مدح ساقی کوثر امیرمؤمنان علی علیه السلام

حبذا شیوه ی رندی و خوشا بی باکی
خرقه آلودگی و مستی و دامن پاکی

خویشتن را هدف تیر ملامت کردن
شهره شهر شدن در صفت بی باکی

خرقه بر تن درم از شوق چو یادم آید
فارغ البالی ایام گریبان چاکی

گر شد آلوده به می خرقه ی ما باکی نیست
که همین شیوه یود شاهد دامن پاکی

نعمت عشق حرام است بر آن نفس پرست
که کشد بار غم دوست به اندوه ناکی

طی وادی طلب آید از آن تند قدم
که به گردش نرسد چرخ و فلک بدین چالاکی

باده نوشین در رده به شب های دراز
زدعای سحری به بود و هتاکی

طرفه مرغی است الهی دل مردان خدا
که بود معنی او عرشی و صورت خاکی

یافت زالطاف علی شاه ولایت پر و بال
ورنه این طایر خاکی نشدی افلاکی

حکم فرمای قدر، شاهسواری که قضا
دست و پا بسته شکاری بودش فتراکی

قلب ماهیت اشیاء اگر امر دهد
درد درمان شود و زهر کند تریاکی

قوه ی مدرکه در معرفت شه چو «محیط»
معترف گشته به نادانی و بی ادراکی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱ - مزیّن به منقبت حضرت ولایت پناه
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳ - در منقبت شاه ولایت حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.