هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وفاداری بی‌قید و شرط خود سخن می‌گوید، حتی اگر با جفا و رنج همراه باشد. او حاضر است هرچه را معشوق می‌گوید باور کند و خود را فدای او کند. همچنین از لذت‌هایی که در این راه پر از خار و رنج یافته است، سخن می‌گوید و دوستانش او را از ادامه این عشق منع می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۴۲

باورم آید اگر گوید جفا کمتر کنم
ساده لوحم هرچه میگویند من باور کنم

شمع سان خاکستر خود ریختم بر سر چرا
خویش را ممنون گلخن بهر خاکستر کنم

سر نهم بر خاک کوی او ازین پس چون نماند
قدرتی کان خاک را برگیرم و بر سر کنم

بس که لذت یافتم از خارخار عشق او
خار بر سر نهم چون تکیه بر بستر کنم

دوستان گویند فکر دلبر دیگر مکن
کو دل دیگر که فکر دلبر دیگر کنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.