هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و فراق مینالد و از روزگاری یاد میکند که معشوق به او توجه داشت. او از بیوفایی و ستمهای معشوق شکایت کرده و بیان میکند که جهان دار مکافات است و معشوق نیز روزی به نتیجه اعمالش خواهد رسید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۵۶
خوشا روزی که یادی از من آواره می کردی
نبودی عاشق و بیچاره ای را چاره میکردی
نمی رفتی ز دنبال نظر رسوا نمی گشتی
اگر در عشق خود حال مرا نظاره می کردی
به این زودی گریبان گر بدست دل نمی دادی
چو یوسف جامه ای در نیکنامی پاره می کردی
جهان دار مکافات است می باید کشید اکنون
ستم هایی که بر عشاق محنت کاره می کردی
بگو تا چون ننالم سنگ نالیدی اگر این جوری
که برجان من مسکین کنی برخاره می کردی
نبودی عاشق و بیچاره ای را چاره میکردی
نمی رفتی ز دنبال نظر رسوا نمی گشتی
اگر در عشق خود حال مرا نظاره می کردی
به این زودی گریبان گر بدست دل نمی دادی
چو یوسف جامه ای در نیکنامی پاره می کردی
جهان دار مکافات است می باید کشید اکنون
ستم هایی که بر عشاق محنت کاره می کردی
بگو تا چون ننالم سنگ نالیدی اگر این جوری
که برجان من مسکین کنی برخاره می کردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.