۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰

کس چرا در قتل چون من بی کسی حیران بود
کشتن چون من کسی بر چون تویی آسان بود

باز درد رشک را از هجر درمان میکنم
درد را بنگر چه باشد چون دوا هجران بود

یا تو پیش دیده یا اشک خونین در نظر
کاشکی این خانه یک دم خالی از طوفان بود

خانه ها از سیل ویران می شود، یارب چرا
خانه های چشم من بی سیل خون ویران بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.