هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دلتنگی برای معشوق سخن می‌گوید. او از فرستادن نامه به سوی معشوق و انتظار برای پاسخ می‌گوید، همچنین از ترس از دست دادن معشوق و نگرانی‌های ناشی از عشق عمیق خود می‌نالد. شاعر حتی از مرگ نمی‌ترسد، اما از این می‌ترسد که پس از مرگ، پیکر معشوق از استخوان‌های او بیرون آید. این متن پر از احساسات عمیق و عاشقانه است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مرگ و مفاهیم انتزاعی عشق ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۲

کجا قاصد برم با نامه آن دلستان آید
به بخت من صبا بی بوی گل از گلستان آید

از آن نام تو دایم بر زبان دارم که گر یک دم
شوم خامش ندارم صبر کز دل بر زبان آید

دم مردن ز مردن نیستم غمگین، از آن ترسم
که گردم خاک و پیکانت برون از استخوان آید

زخوی نازکت جانا چنان اندیش ناکم من
که گر با خود سخن گویم ترا ترسم زیان آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.