۲۱۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰

خوشم که جا به سر کوی دلستان دارم
ره ار به بزم ندارم بر آستان دارم

توکی زناز قدم می نهی زخانه برون
بهر زه رشک بر آن خاک آستان دارم

پس از وفات شود، شمع بر مزار مرا
زبس شعله شوقت در استخوان دارم

فلک نخواست که اکنون نریختی خونم
من از تو شکوه ندارم، زآسمان دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.