هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از درد عشق و هجران سخن می‌گوید. او از خارهای عشق در دلش می‌نالد و امیدوار است روزی از این خارها گلی بدمد. همچنین، از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر جهان و اهل جنون سخن می‌گوید. شاعر از آه سوزان خود و تأثیر آن بر تارهای چنگ می‌گوید و معشوق را به شمعی در محفل و آتشی در منزل تشبیه می‌کند که هر دلی را می‌سوزاند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و هجران نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳

در دل نشانم هر نفس خار تو، در گلزارها
شاید که روزی بردمد شاخ گلی زین خارها

شد خشت کویت لاله گون گلها دمید از خاک و خون
سرها زده اهل جنون هر گوشه بر دیوارها

افگنده چنگ از ضعف تن شوری عجب در انجمن
گویا شرار آه من پیچیده شد بر تارها

ای از تو خوبان تنگدل، گلها زرویت منفعل
بیرون زنقش آب و گل حسن ترا بازارها

کار بتان عشوه گر بازی نماید سر بسر
آنجا که بر اهل نظر حسنت نماید کارها

زانروی چون برگ سمن گلهای نو در انجمن
آب لطافت در سخن با آتش رخسارها

چون از بیاض سیمگون نقش خطت آید برون
سازند تعویذ جنون صورتگران طومارها

از لعلت ای کان نمک عیسی دمانرا یک بیک
پیوسته تسبیح ملک در حلقه ی زنارها

شمعی تو در هر محفلی ناری تو در هر منزلی
یکبار سوزد هر دلی، مسکین فغانی بارها

سوزد فغانی هر نفس از شعله ی داغ هوس
نالان چو بلبل در قفس دارد زگل آزارها
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.