۱۹۳ بار خوانده شده
تازگیی که شد زمی آن رخ همچو لاله را
تازه کند بیکنفس داغ هزار ساله را
کشته ی دیر ساله را زنده کند بجرعه یی
چاشنیی که میدهد می زلبت پیاله را
پیش تو سرو و لاله را جلوه ی نازکی رسد
خیز و بعشوه حلقه کن بر گل تر کلاله را
هر قدمی که مینهی روز شکار بر زمین
سرمه ی ناز میکشد گرد رهت غزاله را
تا زخط بنفشه گون فتنه ی انجمن شدی
ماه دو هفته گرد رخ دایره بست هاله را
بسکه چو ابر در چمن شب همه شب گریستم
بر گل و سبزه صبحدم جلوه گریست ژاله را
خون هزار بی زبان در دل و دیده شد گره
غنچه بدین شکفتگی گو مگشا رساله را
مرغ چمن بعشوه دل کرده بخون خود سجل
گل بکرشمه ی نهان شسته عیان قباله را
بر شکنی چو بنگری سوز فغانی حزین
آه اگر امتحان کند در پیت آه و ناله را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
تازه کند بیکنفس داغ هزار ساله را
کشته ی دیر ساله را زنده کند بجرعه یی
چاشنیی که میدهد می زلبت پیاله را
پیش تو سرو و لاله را جلوه ی نازکی رسد
خیز و بعشوه حلقه کن بر گل تر کلاله را
هر قدمی که مینهی روز شکار بر زمین
سرمه ی ناز میکشد گرد رهت غزاله را
تا زخط بنفشه گون فتنه ی انجمن شدی
ماه دو هفته گرد رخ دایره بست هاله را
بسکه چو ابر در چمن شب همه شب گریستم
بر گل و سبزه صبحدم جلوه گریست ژاله را
خون هزار بی زبان در دل و دیده شد گره
غنچه بدین شکفتگی گو مگشا رساله را
مرغ چمن بعشوه دل کرده بخون خود سجل
گل بکرشمه ی نهان شسته عیان قباله را
بر شکنی چو بنگری سوز فغانی حزین
آه اگر امتحان کند در پیت آه و ناله را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.