۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶

ای ترا بر سرو و گل در جلوه پنهان رازها
سرو را در سایه ی قد تو در سر نازها

بسکه میخوانند دلها را بکویت هر نفس
بلبلانرا در گلستانها گرفت آوازها

تا چرا دم زد زرعنایی بدور حسن تو
گل بناخن میکند از روی چون زر گازها

جانم از تن میپرد هر دم زشوق روی تو
بر سر آتش بود پروانه را پروازها

گلشن کوی ترا از لطف و احسان باره ییست
بر گرفتاران دل هر گوشه سنگ اندازها

در تماشای مه رویت فغانی را چو شمع
بر زبان آتشین شبها گره شد رازها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.