۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷

منور ساختی ای شمع خوبان محفل ما را
فروغ مطلع خورشید دادی منزل ما را

چراغ دیده ی دل شد زیمن مقدمت روشن
اثر بین طالع مسعود و بخت مقبل ما را

بآب دیده خواهم متصل ای سایه ی رحمت
که سرو سرکشت مایل شود آب و گل ما را

خلاص از قید هستی مینمود احبابرا مشکل
گشاد از حلقه ی زلف تو آید مشکل ما را

دل پر درد دارم ای طبیب عاشقان امشب
قدم چون رنجه کردی گوش کن درد دل ما را

خوش آنساعت که عشق خانه سوز وادی حیرت
بعزم کعبه ی مقصود بندد محمل ما را

فغانی چون گره کردند خوبان سنبل مشکین
بدام آرزو بستند مرغ بسمل ما را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.