هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و درد ناشی از آن سخن می‌گوید. او از جستجوی معشوق، امیدهای بربادرفته، وعده‌های بی‌ثمر و رنج‌های عاشقی می‌نالد. همچنین، از بی‌توجهی معشوق و تأثیرات روحی این رابطه نافرجام شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۱

عشقت مدام خون جگر میدهد مرا
دردی نرفته درد دگر میدهد مرا

صدره بجستجوی تو کردم زخود سفر
غافل همان نشان بسفر میدهد مرا

داری جواب تلخ و من از غایت امید
خوش میکنم دهان که شکر میدهد مرا

در دل نشانده وعده ی وصلت نهال صبر
این نخل تازه تا چه ثمر میدهد مرا

با آفتاب همنفسم لیک آتشست
آبی که از پیاله ی زر میدهد مرا

پروا نمیکنی و بهر کس که دل دهم
چون بیندم بداغ تو سر میدهد مرا

این آه سوزناک فغانی زمان زمان
از روزگار رفته خبر میدهد مرا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.