هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، غزلی عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از درد عشق، فراق و ناامیدی سخن می‌گوید. او از چهرهٔ معشوق، شراب، مستی و مفاهیمی مانند رشک فرشته و خرابی دل یاد می‌کند. شعر پر از تصاویر شاعرانه و ایهام است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۳۰

که برفروخت بمی چهره آفتاب مرا
که ساخت تیز بر آتش دل کباب مرا

شبی که مست بکاشانه ام فرود آید
فرشته رشک برد مجلس شراب مرا

نمیشود مژه ام گرم ازان سبب که بناز
گشاد نرگس مخمور و بست خواب مرا

شهی که میکند از سایه ی همای گریز
چه التفات کند منزل خراب مرا

برون خرام بپیراهن کتان امشب
که آنچنان اثری نیست ماهتاب مرا

سرم برید و زد آتش چنانکه محو شدم
نخواست سگ که خورد نیز خون ناب مرا

زمن گذشت و زدشمن پیاله خواست دریغ
که تشنه بودم و نخورد از غرور آب مرا

شکسته دل چو فغانی تلخکام شدم
که پشت دست زدی شکر و گلاب مرا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.