هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید و با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند چشمه حیات، زلف پریشان، و آتش سوزان، احساسات عمیق و دیوانگی عاشق را به تصویر می‌کشد. شاعر از تأثیرات عشق بر دل و جان خود می‌گوید و از رسوایی و سوزش ناشی از آن سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند 'رسوایی' و 'آتش سوزان' نیاز به درکی بالغ از روابط عاطفی دارند.

شمارهٔ ۶۵

دوش جان زندگی از چشمه ی حیوان تو داشت
دیده آب دگر از چاه زنخدان تو داشت

دل بسی چاشنی ازچشمه ی نوش تو گرفت
دیده چندین نمک از پسته ی خندان تو داشت

روزگار دل دیوانه برآشفت که دوش
کار با سلسله ی زلف پریشان تو داشت

عشق می خواست که رسوا کند ای خرقه ی تر
دست بر من زد و در آتش سوزان تو داشت

ملک دل خرم و آراسته بی شرکت غیر
شد به قربان خیال تو که فرمان تو داشت

از گل عشق فراهم نشود غنچه ی دل
وین گشادیست که از چاک گریبان تو داشت

بلبلی صبح فغانی غزلی خواند غریب
گریه آورد مگر نسخه ی دیوان تو داشت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.