هوش مصنوعی: این متن شعری از سعدی است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و تأثیرات عمیق این زیبایی را بر روی خود و دیگران توصیف می‌کند. شاعر از عشق و شیفتگی خود نسبت به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که این عشق باعث از دست دادن عقل و صبر او شده است. همچنین، شاعر از ناتوانی خود در تحمل دوری از معشوق و تأثیرات این دوری بر روح و روانش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل ۳۳۰

زینهار از دهان خندانش
و آتش لعل و آب دندانش

مگر آن دایه کاین صنم پرورد
شهد بوده‌ست شیر پستانش

باغبان گر ببیند این رفتار
سرو بیرون کند ز بستانش

ور چنین حور در بهشت آید
همه خادم شوند غلمانش

چاهی اندر ره مسلمانان
نیست الا چه زنخدانش

چند خواهی چو من بر این لب چاه
متعطش بر آب حیوانش

شاید این روی اگر سبیل کند
بر تماشاکنان حیرانش

ساربانا جمال کعبه کجاست
که بمردیم در بیابانش

بس که در خاک می‌طپند چو گوی
از خم زلف همچو چوگانش

لاجرم عقل منهزم شد و صبر
که نبودند مرد میدانش

ما دگر بی تو صبر نتوانیم
که همین بود حد امکانش

از ملامت چه غم خورد سعدی
مرده از نیشتر مترسانش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۲۹
گوهر بعدی:غزل ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.