هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین از حسرت و دوری از معشوق سخن می‌گوید. شاعر از تنهایی، رنج فراق، و بی‌توجهی معشوق شکایت دارد و با تصاویری مانند سبزه‌ی روییده از خاک فراق، شمع مجلس، و تازیانه‌ی عشق، احساسات خود را بیان می‌کند. همچنین، حسادت و رنج‌های عاشقانه نیز در ابیات مشهود است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که درک عمیق‌تر آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق، حسادت، و رنج‌های عشقی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۷۱

غریب کوی تو بی ناله ی حزین ننشست
نداشت صحبت و با هیچ همنشین ننشست

نه مرغ بر سر من مور نیز خانه گرفت
کسی به راه بت خویش بیش ازین ننشست

چه غم ز دامن آلوده ی منست ترا
که گرد غیر به دامان و آستین ننشست

ز خاک کشته ی زهر فراق سبزه دمید
هنوز یکسر مویت بر انگبین ننشست

گل مراد ز روی تو شمع مجلس چید
که تا نخاست ازو شعله بر زمین ننشست

هزار زهره جبین رام تازیانه ی تست
بدین ظهور بلند اختری بزین ننشست

خراب آن دو لب لعل یار خویشتنم
که هرگز او ز حیا با بتان چین ننشست

خوش آن حریف که هر چند درد درد کشید
گره به گوشه ی ابرو نزد غمین ننشست

حسود بر دل تنگم هزار داغ نهاد
که یکرهش عرق از شرم بر جبین ننشست

به دامن تو چه زیباست قطره های شراب
به برگ لاله و گل شبنم این چنین ننشست

برای صبح وصالت فغانی مهجور
شبی نرفت که تا روز در کمین ننشست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.