هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به موضوعاتی مانند عشق بیپایان، وفاداری خالص، رهایی از قید و بندهای دنیوی، و ارزش ذاتی وجود انسان میپردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن میگوید که درد عشق را علاجناپذیر میداند و بر بینیازی از آزمونهای دنیوی تأکید میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند آزادی، فداکاری، و پذیرش سرنوشت اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند رهایی از قید و بندها یا پذیرش درد عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا ناملموس باشد.
شمارهٔ ۸۵
بیمار عشق را سر و برگ علاج نیست
گفتم چنانکه هست حکایت مزاج نیست
این دل که در عیار وفا نقد خالصست
بر سنگ امتحان زدنش احتیاج نیست
جامی که هر شکسته ازان لعل پاره ییست
در دست و پا چرا فگنندش زجاج نیست
در ذات خویش هستی پروانه هم خوشست
هست اینقدر که در بر شمعش رواج نیست
گویند ترک تاج کن و دردسر مکش
جایی که ترک سر نبود ترک تاج نیست
این قید هستی تو فغانی بلای تست
بشکن قفس که بر آزاده باج نیست
گفتم چنانکه هست حکایت مزاج نیست
این دل که در عیار وفا نقد خالصست
بر سنگ امتحان زدنش احتیاج نیست
جامی که هر شکسته ازان لعل پاره ییست
در دست و پا چرا فگنندش زجاج نیست
در ذات خویش هستی پروانه هم خوشست
هست اینقدر که در بر شمعش رواج نیست
گویند ترک تاج کن و دردسر مکش
جایی که ترک سر نبود ترک تاج نیست
این قید هستی تو فغانی بلای تست
بشکن قفس که بر آزاده باج نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.