۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۹

گشود چاک گریبان که یاسمین اینست
نمود ساعد و گفتا در آستین اینست

من از حلاوت خطش کنایتی گفتم
لبش بخنده در آمد که انگبین اینست

نگاه بر شکرش کردم از سر حسرت
بغمزه کرد اشارت که در کمین اینست

سخن ز صورت چین می گذشت در مجلس
کشید زلف ز عارض که نقش چین اینست

نشان حال خرابات جستم از رندی
نهاد کاسه ی دردی که بر زمین اینست

اگر محبت اسلام داری ای زاهد
در آبکوچه ی عرفان که راه دین اینست

رحیم ساخت فغانی دل چو سنگ بتان
سرایت نفس و آه آتشین اینست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.