هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از رنجهای عاطفی و دلتنگیهای خود سخن میگوید. او از بیخوابیهای شبانه، جفای معشوق، و دردهای روحی و جسمی خود مینالد. همچنین، از خاطرات تلخ و شیرین گذشته و آرزوهای بربادرفته یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار خواهد بود. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عاطفی و جفای معشوق نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۱۴۱
با که گویم اینکه در بیخوابیم شب چون گذشت
صحبتم تلخ از جفای آن شکر لب چون گذشت
چون توان گفتن که از دل گرمی جانم چه شد
بر تن فرسوده ام آزار آن تب چون گذشت
من بهر تلخابه یی تا شب رساندم این خمار
روز تا بر آن دل نازک بمکتب چون گذشت
از زنخدانش من بیهوش خود بودم خراب
در خیالم آرزوی سیم غبغب چون گذشت
صحبتم تلخ از جفای آن شکر لب چون گذشت
چون توان گفتن که از دل گرمی جانم چه شد
بر تن فرسوده ام آزار آن تب چون گذشت
من بهر تلخابه یی تا شب رساندم این خمار
روز تا بر آن دل نازک بمکتب چون گذشت
از زنخدانش من بیهوش خود بودم خراب
در خیالم آرزوی سیم غبغب چون گذشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.