۱۵۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۳

در کنج محنت این دل دیوانه خوشترست
دیوانه را مقام بویرانه خوشترست

این قطره های اشک عقیقی زمان زمان
در دیده ام ز سبحه صد دانه خوشترست

ای پندگو خموش که در گوش جان من
یک ناله ی حزین ز صد افسانه خوشترست

سوزیست گرم شام و سحر شمع را ولی
این سوختن ز جانب پروانه خوشترست

ساقی من اختیار ندارم ز بیخودی
در دست اختیار تو پیمانه خوشترست

شرم و ادب نه شیوه ی شوخی و دلبریست
در نرگس تو شیوه ی مستانه خوشترست

تا کی درون پرده کشیدن شراب عشق
این گیر و دار بر در میخانه خوشترست

دیوانه شد فغانی ورست از کمند عقل
آزادگی بمردم دیوانه خوشترست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.