هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج عشق، ناامیدی از دنیای نامرد، و اشتیاق به وصال معشوق را بیان می‌کند. شاعر از غم و اندوه عمیق خود می‌گوید و به ناپایداری دنیا و فریبندگی آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و فریبندگی دنیا نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۹۷

چه شد که از همه جا بوی درد می آید
زهر که می شنوم آه سرد می آید

ز گریه کور شدم وه که دل نشد بیدار
ازین گلاب که بر روی زرد می آید

قرار نیست درین چشم هرزه گرد هنوز
ز رهگذار تو چندانکه گرد می آید

ز عشق خون جگر نوش و شکر کن که بشر
به عالم از پی این خواب و خورد می آید

یکی درست نسازد زمانه ی نامرد
ز صد شکست که در کار مرد می آید

مخور فریب که پس مانده هزار خمست
میی کزین قدح لاجورد می آید

ضرورتست فغانی وصال همنفسی
ز صد هزار یکی چون تو فرد می آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.