هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی از حافظ است که با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، صحنه‌هایی از طبیعت، عشق و زیبایی را به تصویر می‌کشد. شاعر از گل‌ها، خورشید، ماه و عناصر طبیعی برای بیان احساسات عاشقانه استفاده می‌کند و به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک عمیق تر از شعرهای کلاسیک فارسی معمولاً به دانش و تجربه بیشتری نیاز دارد.

شمارهٔ ۲۲۱

ز گلگشت آمدی بنشین که مشک چین فرو ریزد
میان بگشا که از هر سو گل نسرین فرو ریزد

خوش آن محفل که خورشیدی درون آید عرق کرده
نشیند وز مه نو خوشه ی پروین فرو ریزد

چو انگیزد علاج دل طبیب کاردان من
ز نخل خامه چندین شیوه ی شیرین فرو ریزد

زبان دانیست ترک من که هنگام سخن گفتن
بعنوان عجب بس نکته ی رنگین فرو ریزد

ز گرد ره چو افشاند غزالم رشته ی کاکل
هزاران نافه ی سربسته از هر چین فرو ریزد

چه خوشتر زانکه عاشق خفته باشد زار و معشوقش
ز گلزار آید و گل بر سر بالین فرو ریزد

دگر زان لب چه می خواهی فغانی زین سخن گفتن
ترا بس نیست این درها که در تحسین فرو ریزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.