هوش مصنوعی:
این شعر به موضوع عشق و رنجهای آن میپردازد. شاعر از یگانگی عاشق و معشوق سخن میگوید و از دردها و دامهای عشق مانند زلف معشوق که همچون دامی برای دل است، یاد میکند. همچنین، به نقش مردم نادان در ایجاد تفاوتهای ساختگی بین عاشق و معشوق اشاره میکند و از مقاومت دل در برابر بار غم عشق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و دامهای عشق نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد.
شمارهٔ ۲۲۳
گلرخان بر سر خاکم چمنی ساخته اند
چمنی بر سر خونین کفنی ساخته اند
در حقیقت نسب عاشق و معشوق یکیست
بوالفضولان صنم و برهمنی ساخته اند
یکچراغست درین خانه که از پرتو آن
هر کجا می نگرم انجمنی ساخته اند
از سگان سر کوی تو بسی منفعلم
که به همصحبتی همچو منی ساخته اند
حال عشاق چه باشد که ازان تنگ شکر
کنده دندان طمع با سخنی ساخته اند
با اسیران سخنی گوی که این خسته دلان
از لب چون شکرت با سخنی ساخته اند
زلف شبرگ تو دامیست برای دل ما
که صدش تعبیه در هر شکنی ساخته اند
عشق ضایع نکند رنج عزیزان بنگر
که چها در صفت کوهکنی ساخته اند
تا کشد بار غم عشق فغانی بمراد
دلش از سنگ وز آهن بدنی ساخته اند
چمنی بر سر خونین کفنی ساخته اند
در حقیقت نسب عاشق و معشوق یکیست
بوالفضولان صنم و برهمنی ساخته اند
یکچراغست درین خانه که از پرتو آن
هر کجا می نگرم انجمنی ساخته اند
از سگان سر کوی تو بسی منفعلم
که به همصحبتی همچو منی ساخته اند
حال عشاق چه باشد که ازان تنگ شکر
کنده دندان طمع با سخنی ساخته اند
با اسیران سخنی گوی که این خسته دلان
از لب چون شکرت با سخنی ساخته اند
زلف شبرگ تو دامیست برای دل ما
که صدش تعبیه در هر شکنی ساخته اند
عشق ضایع نکند رنج عزیزان بنگر
که چها در صفت کوهکنی ساخته اند
تا کشد بار غم عشق فغانی بمراد
دلش از سنگ وز آهن بدنی ساخته اند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.