هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج عشق ناکام و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از عشقی عمیق و آتشین سخن می‌گوید که حتی فرهاد نیز چنین عشقی را تجربه نکرده است. او از رمز و رازهای بین خود و معشوق، ناکامی در رسیدن به وصال، و تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی و فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۲۶۳

آنچه من می کشم از عشق تو مجنون نکشید
وانچه من دیدم ازین واقعه فرهاد ندید

آه ازان رمز و اشارت که میان من و تو
رفت صد گونه سخن بیمدد گفت و شنید

غنچه ی عیش من از گلشن جنت نشکفت
بر دلم از چمن وصل نسیمی نوزید

دیدنش می برد از آینه ی دیده غبار
این خط سبز که از صفحه ی روی تو دمید

مستی و تشنگی جرعه کشان کرد فزون
از لب لعل تو آن قطره که در باده چکید

دل که بو از شکن طره مشکین تو برد
یافت سر رشته ی امید و بمقصود رسید

شهد نوشین ترا مژده که از زهر فراق
شد فغانی بتمنای وصال تو شهید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.