هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و درد فراق می‌گوید و از حالات روحی خود در این مسیر سخن می‌گوید. او از عشق به معشوق، درد دوری، و امید به دیدار دوباره می‌نویسد و از عناصری مانند نسیم، خاک، شمع، و خورشید برای توصیف احساساتش استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۲۶۴

دلم روانشد و جان هم ره سفر گیرد
که از مسافر ره دور من خبر گیرد

کف غبارم و جایی رسم بدولت عشق
گرم نسیم عنایت ز خاک برگیرد

تو نازنینی و ما دردمند درد آشام
میان ما و تو صحبت چگونه در گیرد

ز تاب شمع رخت آتشیست در دل من
که گر نفس نکشم شعله در جگر گیرد

بپایبوس تو آن کس رسد که چون خورشید
اگر خرام کنی مقدمت بزر گیرد

لبت بوعده ی شیرین و خنده ی نمکین
هزار نکته ی باریک بر شکر گیرد

کشد گلاب فغانی روان ز شیشه ی دل
گرت ز ناله ی عشاق دردسر گرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.