هوش مصنوعی: این شعر غمگینانه و عاشقانه، درد هجران و فراق را بیان می‌کند. شاعر از درد دوری معشوق می‌نالد و آرزو می‌کند که هر کسی که این درد را درک نمی‌کند، مرده باد. او از اشک‌ها و رنج‌هایش سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که نقش فریبنده‌ی غیر از معشوق از چشم‌هایش پاک شود. همچنین، شاعر از وفاداری دل‌هایی که به معشوق پیوسته‌اند سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که هر اشکی که برای غیر معشوق ریخته شده، نابود شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'مرده باد' ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۲۹۱

در هر که نیست نشأه درد تو مرده باد
هجر تو مرگ مرده دلان فسرده باد

بی جلوه ی تو مردمک دیده ی مرا
خون جگر ز پرده ی مژگان فشرده باد

گلهای آتشین که برآورده آب چشم
گر خاک مقدمت نشود، باد برده باد

نقشی که غیر صورت مردم فریب تست
از صفحه ی سواد دو چشمم سترده باد

هر گوهر دلی که به زلف تو بسته اند
یکیک بدست هندوی خالت شمرده باد

هر اشک لاله گون که نشد صرف گلرخی
گر دانه های لعل بود خاک خورده باد

ای خاک، استخوان فغانی امانتست
از بهر طعمه ی سگ آن کو سپرده باد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.