۱۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۴

گر تلخ شدی سوز تو از سینه کجا شد
شیرینی درد از دل بی کینه کجا شد

شب یار و سحر دشمن جان این چه وفاییست
خاصیت نقل و می دوشینه کجا شد

از لخت کباب دل ما زود شدی سیر
حق نمک صحبت دیرینه کجا شد

عاشق نشود تیره بیک آه ز مجنون
نور و خرد طبع چو آیینه کجا شد

مهر در گنجینه ی دل بود وفایت
آن مهر وفا از در گنجینه کجا شد

هر چند بود سوختنی دلق فغانی
آخر ادب خرقه ی پشمینه کجا شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.