هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. شاعر از دوری معشوق، درد دل، و ناامیدی مینالد و بیان میکند که حتی در رنج نیز خوشحال است، زیرا عشق برایش مهمتر از شادیهای گذراست. او از طبیب (یا کسی که میخواهد دردش را درمان کند) میخواهد که دست از او بردارد، چرا که درمانی برای درد عشق وجود ندارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و ناامیدی ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۱۵
کار ما جز نامرادی نیست دور از وصل یار
نامرادانیم ما را با مراد دل چکار
گر نمی چینم گل شادی خوشم با خار غم
زانکه من دیوانه ام گل را نمی دانم ز خار
دل چو بردی بعد ازین صبر و قرار از ما مجو
بیدلان را نیست دور از دلبران صبر و قرار
کار فرما تیر مژگان را و تیغ غمزه هم
گو دل ما خون چکان میباش و جان ما فگار
چند سازی چاره ی دردم خدا را ای طبیب
به نخواهد شد به درمان تو، دست از من بدار
زار می سوزد دل من منعم از زاری مکن
تا بگریم بر دل پر آتش خود زار زار
تا کنار از من گرفتی ای بهشت عاشقان
جای گل دارد فغانی اشک گلگون در کنار
نامرادانیم ما را با مراد دل چکار
گر نمی چینم گل شادی خوشم با خار غم
زانکه من دیوانه ام گل را نمی دانم ز خار
دل چو بردی بعد ازین صبر و قرار از ما مجو
بیدلان را نیست دور از دلبران صبر و قرار
کار فرما تیر مژگان را و تیغ غمزه هم
گو دل ما خون چکان میباش و جان ما فگار
چند سازی چاره ی دردم خدا را ای طبیب
به نخواهد شد به درمان تو، دست از من بدار
زار می سوزد دل من منعم از زاری مکن
تا بگریم بر دل پر آتش خود زار زار
تا کنار از من گرفتی ای بهشت عاشقان
جای گل دارد فغانی اشک گلگون در کنار
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.