هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، از عشق، دل‌تنگی و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از آتش عشق، غم‌های ناشی از آن و تأثیرات عمیق این احساسات بر روح و جان می‌نویسد. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند مرگ و بازگشت به زندگی (نمادین) وجود دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'خون مرده' یا 'رفته بودم در عدم' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۳۴۵

می رسد عشق و دل افسرده می آرد بجوش
آه ازین آتش که خون مرده می آرد بجوش

ما هلاک غمزه ی آن شوخ و او گرم شکار
باز خون صید پیکان خورده می آرد بجوش

می رود مستانه می گوید بسوز و دم مزن
این سخنها عاشق آزرده می آرد بجوش

تنگدل ماییم ورنه غنچه ی او را چه باک
زانکه جانهای بلب آورده می آرد بجوش

رفته بودم در عدم از یک اشارت باز خواند
آن مسیحا صد چنین دل مرده می آرد بجوش

آتشی هست اینکه می ریزد فغانی اشک گرم
وز جگر این قطره ی نشمرده می آرد بجوش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.