هوش مصنوعی: این متن به عشق و علاقه‌ی عمیق شاعر به معشوق اشاره دارد و بیان می‌کند که تمام زیبایی‌های دنیا در برابر صحبت و حضور یار ناچیز است. شاعر از دغدغه‌های دنیوی دوری می‌جوید و تنها عشق را غرض اصلی خود می‌داند. همچنین، او از رنج‌های عشق و تأثیرات آن بر دل عاشق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند که مناسب مخاطبان با سطح درک بالاتر است.

شمارهٔ ۳۵۸

عاشقانرا نه گل و باغ و بهارست غرض
همه سهلست همین صحبت یارست غرض

غرض آنست که فارغ شوم از کار جهان
ورنه در گوشه ی میخانه چکارست غرض

جان من بیجهت این تندی و بدخویی چیست
گر نه آزار دل عاشق زارست غرض

آفت دیده ی مردم ز غبارست ولی
دیده را از سر کوی تو غبارست غرض

هوس دیدن گل نیست فغانی ما را
زین چمن جلوه ی آن لاله غدارست غرض
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.