هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از عشق و دلبستگی خود می‌گوید و از رنج‌های عشق و نیاز به وصال سخن می‌راند. او از زیبایی‌های معشوق و تأثیر آن بر خود سخن می‌گوید و در نهایت، به عظمت عشق و نیاز به معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۴۶۶

منم و دو چشم روشن برخ تو باز کردن
ز نعیم هر دو عالم در دل فراز کردن

قدمی بهستی خود زدنست، قصه کوته
بخیال کعبه تا کی ره خود دراز کردن

چو تو صبح و شام خوانی بحریم وصل ما را
چه ضرورتست ازین در سفر حجاز کردن

تو گلی و من زبویت چو نسیم صبحگاهی
بچه رو توانم ای گل ز تو احتراز کردن

قدمی به دیده ام نه که بود نشان دولت
بسر نیازمندان گذری بناز کردن

چه عنایتست یا رب ز پی هزار غمزه
گرهی ز طاق ابرو بکرشمه باز کردن

چو زر از خیال لعلت منم و دلی پر آتش
نفسی بزرد رویی زدن و گداز کردن

بنعیم هر دو عالم نکند بدل فغانی
نظری بنازنینی ز سر نیاز کردن
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.