هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از غم و شوق عشق سخن میگوید. شاعر از درد عشق و دوری از معشوق شکایت میکند، در حالی که معشوق در زیبایی و شادی غرق است. شعر همچنین به مفاهیمی مانند آرزو، درمان و امید اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و دوری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۴۹۳
هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو
ای غنچه ی شکفته فغان از رقیب تو
تو شادمان بحسن و من از عشق داغ داغ
آتش قرین من شد و گلشد نصیب تو
محبوب عالمی شده یی داغ بهر چیست
خود کیست ای چراغ محبان جبیب تو
شوقم یکی هزار شد از بوی دلکشت
بس داغ آرزو که کند تازه طیب تو
ای کار اهل شهر ز عشقت تمام راست
تا کی شکسته حال بماند غریب تو
می آید از علاج دلت بوی زندگی
دارد دم مسیح فغانی طبیب تو
ای غنچه ی شکفته فغان از رقیب تو
تو شادمان بحسن و من از عشق داغ داغ
آتش قرین من شد و گلشد نصیب تو
محبوب عالمی شده یی داغ بهر چیست
خود کیست ای چراغ محبان جبیب تو
شوقم یکی هزار شد از بوی دلکشت
بس داغ آرزو که کند تازه طیب تو
ای کار اهل شهر ز عشقت تمام راست
تا کی شکسته حال بماند غریب تو
می آید از علاج دلت بوی زندگی
دارد دم مسیح فغانی طبیب تو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.