هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف زیبایی معشوق و احساسات خود نسبت به او می‌پردازد. او از عشق و شیفتگی خود سخن می‌گوید و از رنج هجران و امید به وصال می‌نالد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و رنج عشق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۳۸

گر بگویم بتو ای مه که چه زیبنده ی نازی
رخ بر افروزی و از عشوه و نازم بگدازی

گر بدانی که چه خوبست خطت بر ورق گل
یکنفس آینه از پیش نظر دور نسازی

کشته و مرده ی آنم که برعنایی و شوخی
نرگس از سرمه سیه سازی و سنبل بطرازی

آفتابی و منت ذره ی خورشید پرستم
آه اگر بر سرم آیی ز پی بنده نوازی

تا کی از آینه ی همنفسان زنگ زدودن
ما در آب و عرق از رشک و تو در خنده ی نازی

روز کوتاه حیاتم سیه از هجر وز امید
چشم دارم که شب وصل نهد رو بدرازی

کشته افتاده فغانی ز کمین ساختن تو
صید در خون جگر غرق و تو مشغول ببازی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.