هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات شاعر از رنجش و دلتنگی ناشی از دوری یا بیاعتنایی یار است. شاعر از تغییر رفتار یار و بیتوجهی او به احساساتش گلایه میکند و از افسون و جذبهای که یار دارد سخن میگوید. همچنین، شاعر به تأثیرات عمیق این رابطه بر خود و دیگران اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیدهای است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۵۱
چه شد کز صحبت یاران چنین رنجیده می آیی
ز گلزاری که می رفتی گلی ناچیده می آیی
گلت از غیرت آه کدامین تشنه می جوشد
که در آب و عرق زینگونه تر گردیده می آیی
کسی باید که بیند یک نظر شکل پر آشوبت
چنان شاهانه چون تاج و کمر بخشیده می آیی
نمی گویم که رحمی بر فغان و گریه ی من کن
تو کز ناز و جفا بر دیگران خندیده می آیی
چه افسونت چنین دیوانه وش دارد نمی دانم
که هر جا می روی یک دم نیارامیده می آیی
براهت هر قدم چشم و دلی در خاک و خون مانده
تو بیباکانه دامن از زمین درچیده می آیی
جگر سوزد کجا گفت فغانی بشنوی چون تو
نوای بلبل و آواز نی نشنیده می آیی
ز گلزاری که می رفتی گلی ناچیده می آیی
گلت از غیرت آه کدامین تشنه می جوشد
که در آب و عرق زینگونه تر گردیده می آیی
کسی باید که بیند یک نظر شکل پر آشوبت
چنان شاهانه چون تاج و کمر بخشیده می آیی
نمی گویم که رحمی بر فغان و گریه ی من کن
تو کز ناز و جفا بر دیگران خندیده می آیی
چه افسونت چنین دیوانه وش دارد نمی دانم
که هر جا می روی یک دم نیارامیده می آیی
براهت هر قدم چشم و دلی در خاک و خون مانده
تو بیباکانه دامن از زمین درچیده می آیی
جگر سوزد کجا گفت فغانی بشنوی چون تو
نوای بلبل و آواز نی نشنیده می آیی
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.