هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از بی‌وفایی معشوق و تأثیرات روحی و عاطفی این رابطه نافرجام شکایت دارد. معشوق با رفتارهایش باعث رنجش شاعر شده و دنیایی پر از غم و فتنه برای او به جا گذاشته است. شاعر همچنین از زیبایی و افسون معشوق که باعث سکوت و حیرت او شده، یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و جفای معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۵۲

یاد داری که دلم را بجفا خون کردی
مست بودی چه بجان من مجنون کردی

بر سرم شب همه شب جنگ رقیبان تو بود
در میان آمدی و عربده افزون کردی

عاشق امروز بخون دل خود دست زند
که هوای می لعل و لب میگون کردی

شد جهان بر سر آن غمزه و غوغاست هنوز
این همه فتنه بیک چشم زدن چون کردی

در زبان داشت فغانی بتو صد گونه سخن
دید آن شکل و زبان بست چه افسون کردی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.