هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی مینالد و از معشوق خود میخواهد که بازگردد و او را از تنهایی نجات دهد. او از رنجهای عشق و طعنههای دیگران شکایت میکند و آرزو میکند که معشوق به او توجه کند و غمهایش را تسکین دهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و جدایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۵۵۶
گه گه بجور از عاشی ای شوخ بیزارم کنی
بازم نمایی عشوه یی وز نو گرفتارم کنی
تو می روی و من بخود طوطی صفت در گفتگو
باشد که آیی سوی من گوشی بگفتارم کنی
دیدن بغیرت در سخن نبود بسم؟ کز طعنه هم
از دور چون پیدا شوم صد نکته در کارم کنی
خوش آنکه بر خاک درت افتاده باشم بیخبر
مست و غزل خوان بر سرم آیی و هشیارم کنی
همچون فغانی شد دلم پر خون ز درد و داغ او
ای گریه یاری کن دمی شاید سبکبارم کنی
بازم نمایی عشوه یی وز نو گرفتارم کنی
تو می روی و من بخود طوطی صفت در گفتگو
باشد که آیی سوی من گوشی بگفتارم کنی
دیدن بغیرت در سخن نبود بسم؟ کز طعنه هم
از دور چون پیدا شوم صد نکته در کارم کنی
خوش آنکه بر خاک درت افتاده باشم بیخبر
مست و غزل خوان بر سرم آیی و هشیارم کنی
همچون فغانی شد دلم پر خون ز درد و داغ او
ای گریه یاری کن دمی شاید سبکبارم کنی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.