هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق خود به معشوقه‌ای زیبا و دلربا سخن می‌گوید. او از درد فراق و نگاه معشوق گلایه می‌کند و آرزو می‌کند که تمام توجه و عشق معشوق به او باشد. شاعر از زیبایی‌های طبیعت مانند گل و سرو برای توصیف معشوق استفاده می‌کند و درد عشق را با آتش و اشک مقایسه می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۷۵

مرا در دیده جان آن پری رخسار بایستی
خرام او دمی در چشم من صد بار بایستی

خلد بی روی او از هر گلی در دیده ام خاری
اگر خاریست باری زان گل رخسار بایستی

بسرو و سوسن خود باغبان بسیار می نازد
ترا گاهی گذاری جانب گلزار بایستی

دریغست آتش عشق تو در دلهای آسوده
تمام این شعله در جان من افگار بایستی

من دلخسته را گل بر سر بالین چکار آید
بحالم یکنظر زان نرگس بیمار بایستی

ز خوی نازک او اشک و آه من گره تا کی
دلم آتش فشان و دیده گوهر بار بایستی

علاج درد بیماران چو می پرسید لعل او
فغانی را در آندم قوت گفتار بایستی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.