هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر از رابطهی بین گل و خار صحبت میکند و اشاره میکند که گل و خار با هم وجود دارند و جداییناپذیرند. او تأکید میکند که گل بدون خار دیده نشده و خار نیز بخشی از زیباییهای گل است. در نهایت، شاعر به نقش یار در بخشیدن عطر گل اشاره میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم نمادین و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات تمثیلی دارد.
شمارهٔ ۱۰
آن شنیدی که خار در گلزار
گل خوشبوی را برادر خواند
راست می گفت لیکن از پی خار
هیچ دانا درخت گل ننشاند
بلکه دانا چو گلبنی پرورد
چون بر اندام اولیا افشاند
ای امامی بگل نگردد خار
چشم ادراکت از چه خیره بماند
گل بی خار کس نکشت و نرست
هیچکس هیچ جا ندید و نخواند
بوی گل، گل بلطف یار دهد
بلبلی را که دل ز خار بماند
گل خوشبوی را برادر خواند
راست می گفت لیکن از پی خار
هیچ دانا درخت گل ننشاند
بلکه دانا چو گلبنی پرورد
چون بر اندام اولیا افشاند
ای امامی بگل نگردد خار
چشم ادراکت از چه خیره بماند
گل بی خار کس نکشت و نرست
هیچکس هیچ جا ندید و نخواند
بوی گل، گل بلطف یار دهد
بلبلی را که دل ز خار بماند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.