هوش مصنوعی: متن درباره حکایتی است که در آن گربه‌ای مرغ و کبوتری را می‌رباید و صاحب مرغ از راه شرع و قصاص تقاضای مجازات گربه را دارد. در پاسخ، شاعر با لطافت و هنرمندی بیان می‌کند که گربه نیز مانند مرغ بی‌گناه است و اگر خداوند اجازه دهد، بهتر است به جای خونریزی، راه‌حلی دیگر مانند بلند کردن قفس برای حفظ جان مرغ و کبوتر پیدا شود.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و شرعی است و استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی آن برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.

شمارهٔ ۱۴

محیط و نقطه ملت، سوار و مرکب دین
خدایگان شریعت درین چه فرماید

چو گربه ای سر ده قمری و کبوتر را
بقرب هفته ای از تن بقهر برباید

ز راه شرع، بحکم قصاص صاحب مرغ
دو دست گربه، از تن جدا کند شاید

جواب امامی:
زهی لطیف سئوالی که طوطی قلمت

بگاه نظم بدایع شکر همی خاید
ندانمت که، که ای اینقدر همی دانم

که از بیان تو آب حیات می زاید
نه کم ز گربه ی بید است گربه عیار

که مرغ بیند بر شاخ و پنجه نگشاید
خدایگان هنر را اگر درین فتوی

بخون گربه ز من رخصتی همی یابد
چو گر به هیچ غرامت ندارد آن بهتر

که دست خویش بخونی چنین نیالاید
بقای قمری و عمر کبوتر ار خواهد

قرارگاه قفس را بلند فرماید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.