هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر عرفانی و فلسفی است که در آن شاعر از گفتوگوی خرد با سپهر برین سخن میگوید. در این گفتوگو، مفاهیمی مانند تقدیر، حکمت، قدرت الهی، و جایگاه انسان در جهان مورد بحث قرار میگیرد. شاعر از عظمت آسمان و نقش آن در هدایت انسان سخن میگوید و به اهمیت قلم، وحی، و نور یقین اشاره میکند. در نهایت، متن بر عظمت حضرت پیامبر (ص) و نقش ایشان در هدایت بشر تأکید دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات پیچیده و استعارههای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۴
خردم دوش در مراتب فکر
گفت با ذروه ی سپهر برین
کای مقادیر جنبشت می عمر
کرده ار ساغر شهور و سنین
هم قضا را مراتب تعظیم
هم قدر را نهایت تمکین
حکمت اندر جهان کون و فساد
دورت اندر سرای غث و سمین
یا مکانی چنین که قدر تراست
کی بود جرم خاک را تسکین
که شود در ازاء سرعت دور
مرکز خاک را مکانت، مکین
لطف دور تو و کثافت خاک
سایه ی قدر آن و مایه ی این
بزبانی فصیح دور سپهر
روشن و عذب و آبدار و مبین
گفت کای نظم واثقت بی شک
رشک سحر حلال و ماء معین
غرض جنبشم که باقی باد
بر تو پوشیده نیست نیک به بین
کآسمانیست در مراتب صدر
کآفتابی است در مراتب دین
آسمانی که نوک خامه ی او
وحی منزل کند بسحر مبین
قدرتش کرد با کمال قران
رفعتش کرده با دوام قرین
آفتابی که جز بسایه او
نرسد چشم دل بنور یقین
صورت حل و عقد تیغ و قلم
معنی امر و نهی تاج و نگین
قبله و قدوه ی ملوک و صدور
غرض کائنات ناصر دین
ای عیال نتایج قلمت
لفظ آب حیات و در ثمین
تا شناسند در جهان حواس
گردن از گرد ران و سر ز سرین
سر گردون کسان دوران را
باد بر خاک حضرت تو جبین
گفت با ذروه ی سپهر برین
کای مقادیر جنبشت می عمر
کرده ار ساغر شهور و سنین
هم قضا را مراتب تعظیم
هم قدر را نهایت تمکین
حکمت اندر جهان کون و فساد
دورت اندر سرای غث و سمین
یا مکانی چنین که قدر تراست
کی بود جرم خاک را تسکین
که شود در ازاء سرعت دور
مرکز خاک را مکانت، مکین
لطف دور تو و کثافت خاک
سایه ی قدر آن و مایه ی این
بزبانی فصیح دور سپهر
روشن و عذب و آبدار و مبین
گفت کای نظم واثقت بی شک
رشک سحر حلال و ماء معین
غرض جنبشم که باقی باد
بر تو پوشیده نیست نیک به بین
کآسمانیست در مراتب صدر
کآفتابی است در مراتب دین
آسمانی که نوک خامه ی او
وحی منزل کند بسحر مبین
قدرتش کرد با کمال قران
رفعتش کرده با دوام قرین
آفتابی که جز بسایه او
نرسد چشم دل بنور یقین
صورت حل و عقد تیغ و قلم
معنی امر و نهی تاج و نگین
قبله و قدوه ی ملوک و صدور
غرض کائنات ناصر دین
ای عیال نتایج قلمت
لفظ آب حیات و در ثمین
تا شناسند در جهان حواس
گردن از گرد ران و سر ز سرین
سر گردون کسان دوران را
باد بر خاک حضرت تو جبین
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.