۲۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴

خردم دوش در مراتب فکر
گفت با ذروه ی سپهر برین

کای مقادیر جنبشت می عمر
کرده ار ساغر شهور و سنین

هم قضا را مراتب تعظیم
هم قدر را نهایت تمکین

حکمت اندر جهان کون و فساد
دورت اندر سرای غث و سمین

یا مکانی چنین که قدر تراست
کی بود جرم خاک را تسکین

که شود در ازاء سرعت دور
مرکز خاک را مکانت، مکین

لطف دور تو و کثافت خاک
سایه ی قدر آن و مایه ی این

بزبانی فصیح دور سپهر
روشن و عذب و آبدار و مبین

گفت کای نظم واثقت بی شک
رشک سحر حلال و ماء معین

غرض جنبشم که باقی باد
بر تو پوشیده نیست نیک به بین

کآسمانیست در مراتب صدر
کآفتابی است در مراتب دین

آسمانی که نوک خامه ی او
وحی منزل کند بسحر مبین

قدرتش کرد با کمال قران
رفعتش کرده با دوام قرین

آفتابی که جز بسایه او
نرسد چشم دل بنور یقین

صورت حل و عقد تیغ و قلم
معنی امر و نهی تاج و نگین

قبله و قدوه ی ملوک و صدور
غرض کائنات ناصر دین

ای عیال نتایج قلمت
لفظ آب حیات و در ثمین

تا شناسند در جهان حواس
گردن از گرد ران و سر ز سرین

سر گردون کسان دوران را
باد بر خاک حضرت تو جبین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.