۲۱۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷

نه رای آنکه به ترک دیار و یار کنم
نه جای آنکه سر کویش اختیار کنم

نه روی آنکه تحمل کنم به بوی امید
نه روز آنکه شب وصل را شمار کنم

سزای من دلم از دیده در کنار نهاد
چو قصد رفتن آن راه بی کنار کنم

ز راه دیده هر آن گوهرم که جمع شود
به دامن آرم و بر راه دل نثار کنم

همی چه گویم و خود کرده را چه چاره توان
بدین حدیث که کردم خود اقتصار کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.