هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی بیانگر رابطه عمیق و ناگسستنی بین شاعر و معشوق (امام) است. شاعر احساس میکند که معشوق همواره در وجود او حاضر بوده، اما او به دلیل حجابهای درونی متوجه این حضور نبوده است. شعر بر وحدت وجود و حضور همیشگی معشوق در جان شاعر تأکید دارد.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده در این شعر، درک آن را برای کودکان دشوار میسازد. این محتوا برای نوجوانان و بزرگسالانی مناسب است که توانایی درک مفاهیم انتزاعی و عرفانی را دارند.
شمارهٔ ۱۷
تو که خود مونس روان بودی
چون ز حشم دلم نهان بودی
من خود اندر حجاب خود بودم
ورنه با من تو در میان بودی
از تو می بافتم خبر، بگمان
چون سدم با خبر، گمان بودی
جانم اندر جهان ترا می جست
تو خود اندر میان جان بودی
بی تو در کائنات هیچ نماند
خود تو بودی که بی گمان بودی
ای امامی اگر نشان اینست
پس تو بی نام و بی نشان بودی
چون ز حشم دلم نهان بودی
من خود اندر حجاب خود بودم
ورنه با من تو در میان بودی
از تو می بافتم خبر، بگمان
چون سدم با خبر، گمان بودی
جانم اندر جهان ترا می جست
تو خود اندر میان جان بودی
بی تو در کائنات هیچ نماند
خود تو بودی که بی گمان بودی
ای امامی اگر نشان اینست
پس تو بی نام و بی نشان بودی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.