هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید. او از زلف معشوق، لب‌هایش، و تأثیر عمیق عشق بر خود و دیگران صحبت می‌کند. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند باد عنبربوی، گل خندان، و آب جوی، احساسات خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۳۴

باد بر زلف تو بگذشت که عنبر بوی است
گل مگر روی تو دیده ست که خندان روی است

بیش از این نیست به نقش دهنت نسبت من
که میان من واو تا به عدم یک موی است

خون به جو می رود از دیدهٔ مردم زین غم
کآب رو در ره سودای تو آب جوی است

جست و جوی دل گم گشتهٔ ما بر لب توست
نشنیدی که لب لعل بتان دلجوی است

نه خیالی سخن از زلف تو می گوید و بس
هرکه دیوانهٔ عشق است پریشان گوی است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.